Documentation preview for this PR (built with commit f9d76cf; changes) is ready! 🎉
This preview will update shortly after each push to this PR.
Linter is failing. I think a few of the other CI fails are fixed in some PRs, so maybe a rebase to trigger CI will resolve them.
You are also missing examples/doctests in docstrings everywhere - see developer guide, in particular the EXAMPLES
block.
Sorry I think I messed up the styling for input docstring before
Also can you resolve the comments that are fixed, so i can see what to look
Many thanks again @grhkm21 for reviewing the code.
Commit a44383f suggests changes that were discussed.
I've made SJT.next()
method to return an SJT
object, but then the Permutation
class constructor takes an sjt=None
parameter upon construction (we still need to pass on directions). I've closed some discussions but let some open so I don't unilaterally decide on changes.
Final style changes, hopefully non controversial ones. should be ok afterwards. thanks in advance
Ah thank you for catching these small style issues. Commit 1052244 meets the changes.
Last linting error has been fixed. If everybody agrees with the changes and the overall code suggestion, this PR is ready for merging on my side.
Sorry for the delay
Looks good to me! Feel free to open an issue for the TODOs e.g. implement .previous()
or something
148 | else: | ||
149 | self._directions = directions | ||
150 | |||
151 | def __idx_largest_element_non_zero_direction(self, perm, directions): |
Usually internal methods are single underscores, but this is okay too
596 | if self._algorithm != "lex" and self._algorithm != "sjt": | ||
597 | raise ValueError("unsupported algorithm %s; expected 'lex' or 'sjt'" | ||
598 | % self._algorithm) | ||
599 |
Sorry, please fix this (CI lint is failing)
good
مرغ مرا مرطوب و نافه مشک بود
(مصرع) گر به صحن باغ گویی صحن بستان دیگرست
(مصرع) در هوای باغ و بستان باز ناید مرغ جان
(مصرع) مرغ جانم را در آن بستان و بستان دیگرست
(مصرع) از نسیم گل اگر صحن چمن گردد چو باغ
(مصرع) در مشام من ز بوی گل فراوان دیگرست
(مصرع) باغبان گوید به بستان در درآی ای باغبان
(مصرع) هر کجا باغست آنجا سرو و ریحان دیگرست
(مصرع) بر در و دیوار باغ از بهر چشم زخم گل
(مصرع) هر زمان از دور هر بلبل غزل خوان دیگرست
(مصرع) هر کسی را با گل و نرگس درین بستان و باغ
(مصرع) از لب و چشم بتان آب و گلستان دیگرست
(مصرع) نیست کس را در جهان کامی که آن باشد مراد
(مصرع) بر مراد دل چو داری کام دل آن دیگرست
(مصرع) تا ز بهر چشم زخم حادثات روزگار
(مصرع) در بساط آسمان خورشید رخشان دیگرست
(مصرع) تا همی از دور گردون و ز دور روزگار
(مصرع) در جهان پیر و در ایام برنان دیگرست
(مصرع) عمر تو پاینده باد و ملک تو پاینده باد
(مصرع) رای تو تابنده باد و عدل تو تابان دیگرست
(مصرع) تا که در قرآن بود اخبار و آیات کمال
(مصرع) ذات تو اندر جهان اخبار و آیات دیگرست
ای که راه در به این ره
(مصرع) بر او بستهاند راه به منزل
(مصرع) این ره عالم است و بر وی فرض
(مصرع) این ره عالم است و بر وی فرض
(مصرع) ره در آن عالم ار توانی کرد
(مصرع) به از این ره برو توانی خورد
(مصرع) هر که را این ره از پی کاری است
(مصرع) در گرفتاریش گرفتاری است
(مصرع) هر که او پیش از آنکه درگذرد
(مصرع) نفس خود را به نفس باز خرد
(مصرع) این ره راه آدمی زادیست
(مصرع) نفس او آدمی ز بیدادیست
(مصرع) گر ز معنی شوی تو آدمزاد
(مصرع) پای بیرون نهی ز عرض فساد
(مصرع) ور ز صورت ره حقیقت و دین
(مصرع) بر تو تابد به علم حق چندین
(مصرع) علم او از کتاب یزدانست
(مصرع) زانکه او هم فرشته هم جانست
(مصرع) گر تو زین عالم ای فرشته خصال
(مصرع) روی دل بر مثال آب زلال
(مصرع) از پی آن همی رود تا حشر
(مصرع) که شود کار آخرت تو درسر
(مصرع) از پی این جهان و آن جهان تو
(مصرع) که یکی ذره نیست جان تو را
(مصرع) جان تو تشنه معانی تست
(مصرع) جان تو خازن معانی تست
(مصرع) روح تو طوطی شکر شکنست
(مصرع) زانکه روح تو مرغ
اولدوز
(مصرع) ز دست عشق بس مدهوش گشتم
(مصرع) همه در جست و جوی او بکشتم
(مصرع) چو بگذشت ای عجب یک روز یکماه
(مصرع) که تا بر من نماند آن ماه دلخواه
(مصرع) چو با خود آمدم زان جایگاه باز
(مصرع) بدیدم هفت گردون را بیک راه
پاره داره پارهای اوست
(مصرع) که تا زار از تو بیزار است هرگه
(مصرع) دلم از کار تو بیزار است هرگه
(مصرع) بگو تا کیست در عشقت چنین زار
(مصرع) چو تو مست فتاده اینچنین خوار
(مصرع) که در عشقت دل و جان بر میان بست
(مصرع) چنین بیچاره و حیران و مفلست
(مصرع) دل و جان و جهان و عقل و دین رفت
(مصرع) ز دست تو چه گویم اینچنین رفت
(مصرع) اگر جانم رود بی روی جانان
(مصرع) نخواهم هیچ چیزی جز رخ آن
(مصرع) چه میگویم چو تو هستی همیشه
(مصرع) توئی از جان و دل هستی همیشه
(مصرع) تو داری در همه عالم نشانی
(مصرع) که در جانم توئی راز نهانی
(مصرع) به امیدی که باشد بر سر من
(مصرع) که تا پیدا شود کل جوهر من
(مصرع) به امیدی که از من باز مانی
(مصرع) یقین دانم که صاحب راز مانی
(مصرع) به امیدی که آئی سوی من باز
(مصرع) همه کارت بود با من دمساز
(مصرع) ترا از من بخواهم جست آخر
(مصرع) مر این اسرار خواهم گفت ظاهر
(مصرع) ترا من خواهم و دیدار تو دوست
(مصرع) حقیقت مغز خواهم بود و هم پوست
(مصرع) چو تو داری حقیقت بود اینجا
(مصرع) حقیقت بیشکی معبود اینجا
(مصرع) حقیقت چون تو دارم در همه
chrome-error://chromewebdata/
کلیدواژههای مرا
(مصرع) چو بی تو نیست به پایان رسد سخن به چه رو
(مصرع) هزار بوسه زنم بر لب اسیر وفا
(مصرع) اگر چه شعر در آبست، از چه روی
(مصرع) به چشم خویش فرو میبرم سرشک جدا
(مصرع) نگاه کن که چه سان می رود به هر چشمی
(مصرع) به هر چه مینگرم ، در تو نیست یکتایی
(مصرع) نه آشنایی من ، بی تو تا به حال افتاد
(مصرع) که بی تو زیستنم در فراق شیداییکلیدواژههای مرا
(مصرع) چو بی تو نیست به پایان رسد سخن به چه رو
(مصرع) هزار بوسه زنم بر لب اسیر وفا
(مصرع) اگر چه شعر در آبست، از چه روی
(مصرع) به چشم خویش فرو میبرم سرشک جدا
(مصرع) نگاه کن که چه سان می رود به هر چشمی
(مصرع) به هر چه مینگرم ، در تو نیست یکتایی
(مصرع) نه آشنایی من ، بی تو تا به حال افتاد
(مصرع) که بی تو زیستنم در فراق شیداییکلیدواژههای مرا
(مصرع) چو بی تو نیست به پایان رسد سخن به چه رو
(مصرع) هزار بوسه زنم بر لب اسیر وفا
(مصرع) اگر چه شعر در آبست، از چه روی
(مصرع) به چشم خویش فرو میبرم سرشک جدا
(مصرع) نگاه کن که چه سان می رود به هر چشمی
(مصرع) به هر چه مینگرم ، در تو نیست یکتایی
(مصرع) نه آشنایی من ، بی تو تا به حال افتاد
(مصرع) که بی تو زیستنم در فراق شیداییکلیدواژههای مرا
(مصرع) چو بی تو نیست به پایان رسد سخن به چه رو
(مصرع) هزار بوسه زنم بر لب اسیر وفا
(مصرع) اگر چه شعر در آبست، از چه روی
(مصرع) به چشم خویش فرو میبرم سرشک جدا
(مصرع) نگاه کن که چه سان می رود به هر چشمی
(مصرع) به هر چه مینگرم ، در تو نیست یکتایی
(مصرع) نه آشنایی من ، بی تو تا به حال افتاد
(مصرع) که بی تو زیستنم در فراق شیداییکلیدواژههای مرا
(مصرع) چو بی تو نیست به پایان رسد سخن به چه رو
(مصرع) هزار بوسه زنم بر لب اسیر وفا
(مصرع) اگر چه شعر در آبست، از چه روی
(مصرع) به چشم خویش فرو میبرم سرشک جدا
(مصرع) نگاه کن که چه سان می رود به هر چشمی
(مصرع) به هر چه مینگرم ، در تو نیست یکتایی
(مصرع) نه آشنایی من ، بی تو تا به حال افتاد
(مصرع) که بی تو زیستنم در فراق شیداییکلیدواژههای مرا
(مصرع) چو بی تو نیست به پایان رسد سخن به چه رو
(مصرع) هزار بوسه زنم بر لب اسیر وفا
(مصرع) اگر چه شعر در آبست، از چه روی
(مصرع) به چشم خویش فرو میبرم سرشک جدا
(مصرع) نگاه کن که چه سان می رود به هر چشمی
(مصرع) به هر چه مینگرم ، در تو نیست یکتایی
(مصرع) نه آشنایی من ، بی تو تا به حال افتاد
(مصرع) که بی تو زیستنم در فراق شیداییکلیدواژههای مرا
(مصرع) چو بی تو نیست به پایان رسد سخن به چه رو
(مصرع) هزار بوسه زنم بر لب اسیر وفا
(مصرع) اگر چه شعر در آبست، از چه روی
(مصرع) به چشم خویش فرو میبرم سرشک جدا
(مصرع) نگاه کن که چه سان می رود به هر چشمی
(مصرع) به هر چه مینگرم ، در تو نیست یکتایی
(مصرع) نه آشنایی من ، بی تو تا به حال افتاد
(مصرع) که بی تو زیستنم در فراق شیداییکلیدواژههای مرا
(مصرع) چو بی تو نیست به پایان رسد سخن به چه رو
(مصرع) هزار بوسه زنم بر لب اسیر وفا
(مصرع) اگر چه شعر در آبست، از چه روی
(مصرع) به چشم خویش فرو میبرم سرشک جدا
(مصرع) نگاه کن که چه سان می رود به هر چشمی
(مصرع) به هر چه مینگرم ، در تو نیست یکتایی
(مصرع) نه آشنایی من ، بی تو تا به حال افتاد
(مصرع) که بی تو زیستنم در فراق شیداییکلیدواژههای مرا
(مصرع) چو بی تو نیست به پایان رسد سخن به چه رو
(مصرع) هزار بوسه زنم بر لب اسیر وفا
(مصرع) اگر چه شعر در آبست، از چه روی
(مصرع) به چشم خویش فرو میبرم سرشک جدا
(مصرع) نگاه کن که چه سان می رود به هر چشمی
(مصرع) به هر چه مینگرم ، در تو نیست یکتایی
(مصرع) نه آشنایی من ، بی تو تا به حال افتاد
(مصرع) که بی تو زیستنم در فراق شیداییکلیدواژههای مرا
(مصرع) چو بی تو نیست به پایان رسد سخن به چه رو
(مصرع) هزار بوسه زنم بر لب اسیر وفا
(مصرع) اگر چه شعر در آبست، از چه روی
(مصرع) به چشم خویش فرو میبرم سرشک جدا
(مصرع) نگاه کن که چه سان می رود به هر چشمی
(مصرع) به هر چه مینگرم ، در تو نیست یکتایی
(مصرع) نه آشنایی من ، بی تو تا به حال افتاد
(مصرع) که بی تو زیستنم در فراق شیداییکلیدواژههای مرا
(مصرع) چو بی تو نیست به پایان رسد سخن به چه رو
(مصرع) هزار بوسه زنم بر لب اسیر وفا
(مصرع) اگر چه شعر در آبست، از چه روی
(مصرع) به چشم خویش فرو میبرم سرشک جدا
(مصرع) نگاه کن که چه سان می رود به هر چشمی
(مصرع) به هر چه مینگرم ، در تو نیست یکتایی
(مصرع) نه آشنایی من ، بی تو تا به حال افتاد
(مصرع) که بی تو زیستنم در فراق شیداییکلیدواژههای مرا
(مصرع) چو بی تو نیست به پایان رسد سخن به چه رو
(مصرع) هزار بوسه زنم بر لب اسیر وفا
(مصرع) اگر چه شعر در آبست، از چه روی
(مصرع) به چشم خویش فرو میبرم سرشک جدا
(مصرع) نگاه کن که چه سان می رود به هر چشمی
(مصرع) به هر چه مینگرم ، در تو نیست یکتایی
(مصرع) نه آشنایی من ، بی تو تا به حال افتاد
(مصرع) که بی تو زیستنم در فراق شیداییکلیدواژههای مرا
(مصرع) چو بی تو نیست به پایان رسد سخن به چه رو
(مصرع) هزار بوسه زنم بر لب اسیر وفا
(مصرع) اگر چه شعر در آبست، از چه روی
(مصرع) به چشم خویش فرو میبرم سرشک جدا
(مصرع) نگاه کن که چه سان می رود به هر چشمی
(مصرع) به هر چه مینگرم ، در تو نیست یکتایی
(مصرع) نه آشنایی من ، بی تو تا به حال افتاد
(مصرع) که بی تو زیستنم در فراق شیداییکلیدواژههای مرا
(مصرع) چو بی تو نیست به پایان رسد سخن به چه رو
(مصرع) هزار بوسه زنم بر لب اسیر وفا
(مصرع) اگر چه شعر در آبست، از چه روی
(مصرع) به چشم خویش فرو میبرم سرشک جدا
(مصرع) نگاه کن که چه سان می رود به هر چشمی
(مصرع) به هر چه مینگرم ، در تو نیست یکتایی
(مصرع) نه آشنایی من ، بی تو تا به حال افتاد
(مصرع) که بی تو زیستنم در فراق شیداییکلیدواژههای مرا
(مصرع) چو بی تو نیست به پایان رسد سخن به چه رو
(مصرع) هزار بوسه زنم بر لب اسیر وفا
(مصرع) اگر چه شعر در آبست، از چه روی
(مصرع) به چشم خویش فرو میبرم سرشک جدا
(مصرع) نگاه کن که چه سان می رود به هر چشمی
(مصرع) به هر چه مینگرم ، در تو نیست یکتایی
(مصرع) نه آشنایی من ، بی تو تا به حال افتاد
(مصرع) که بی تو زیستنم در فراق شیداییکلیدواژههای مرا
(مصرع) چو بی تو نیست به پایان رسد سخن به چه رو
(مصرع) هزار بوسه زنم بر لب اسیر وفا
(مصرع) اگر چه شعر در آبست، از چه روی
(مصرع) به چشم خویش فرو میبرم سرشک جدا
(مصرع) نگاه کن که چه سان می رود به هر چشمی
(مصرع) به هر چه مینگرم ، در تو نیست یکتایی
(مصرع) نه آشنایی من ، بی تو تا به حال افتاد
(مصرع) که بی تو زیستنم در فراق شیداییکلیدواژههای مرا
(مصرع) چو بی تو نیست به پایان رسد سخن به چه رو
(مصرع) هزار بوسه زنم بر لب اسیر وفا
(مصرع) اگر چه شعر در آبست، از چه روی
(مصرع) به چشم خویش فرو میبرم سرشک جدا
(مصرع) نگاه کن که چه سان می رود به هر چشمی
(مصرع) به هر چه مینگرم ، در تو نیست یکتایی
(مصرع) نه آشنایی من ، بی تو تا به حال افتاد
(مصرع) که بی تو زیستنم در فراق شیداییکلیدواژههای مرا
(مصرع) چو بی تو نیست به پایان رسد سخن به چه رو
(مصرع) هزار بوسه زنم بر لب اسیر وفا
(مصرع) اگر چه شعر در آبست، از چه روی
(مصرع) به چشم خویش فرو میبرم سرشک جدا
(مصرع) نگاه کن که چه سان می رود به هر چشمی
(مصرع) به هر چه مینگرم ، در تو نیست یکتایی
(مصرع) نه آشنایی من ، بی تو تا به حال افتاد
(مصرع) که بی تو زیستنم در فراق شیداییکلیدواژههای مرا
(مصرع) چو بی تو نیست به پایان رسد سخن به چه رو
(مصرع) هزار بوسه زنم بر لب اسیر وفا
(مصرع) اگر چه شعر در آبست، از چه روی
(مصرع) به چشم خویش فرو میبرم سرشک جدا
(مصرع) نگاه کن که چه سان می رود به هر چشمی
(مصرع) به هر چه مینگرم ، در تو نیست یکتایی
(مصرع) نه آشنایی من ، بی تو تا به حال افتاد
(مصرع) که بی تو زیستنم در فراق شیداییکلیدواژههای مرا
(مصرع) چو بی تو نیست به پایان رسد سخن به چه رو
(مصرع) هزار بوسه زنم بر لب اسیر وفا
(مصرع) اگر چه شعر در آبست، از چه روی
(مصرع) به چشم خویش فرو میبرم سرشک جدا
(مصرع) نگاه کن که چه سان می رود به هر چشمی
(مصرع) به هر چه مینگرم ، در تو نیست یکتایی
(مصرع) نه آشنایی من ، بی تو تا به حال افتاد
(مصرع) که بی تو زیستنم در فراق شیداییکلیدواژههای مرا
(مصرع) چو بی تو نیست به پایان رسد سخن به چه رو
(مصرع) هزار بوسه زنم بر لب اسیر وفا
(مصرع) اگر چه شعر در آبست، از چه روی
(مصرع) به چشم خویش فرو میبرم سرشک جدا
(مصرع) نگاه کن که چه سان می رود به هر چشمی
(مصرع) به هر چه مینگرم ، در تو نیست یکتایی
(مصرع) نه آشنایی من ، بی تو تا به حال افتاد
(مصرع) که بی تو زیستنم در فراق شیداییکلیدواژههای مرا
(مصرع) چو بی تو نیست به پایان رسد سخن به چه رو
(مصرع) هزار بوسه زنم بر لب اسیر وفا
(مصرع) اگر چه شعر در آبست، از چه روی
(مصرع) به چشم خویش فرو میبرم سرشک جدا
(مصرع) نگاه کن که چه سان می رود به هر چشمی
(مصرع) به هر چه مینگرم ، در تو نیست یکتایی
(مصرع) نه آشنایی من ، بی تو تا به حال افتاد
(مصرع) که بی تو زیستنم در فراق شیداییکلیدواژههای مرا
(مصرع) چو بی تو نیست به پایان رسد سخن به چه رو
(مصرع) هزار بوسه زنم بر لب اسیر وفا
(مصرع) اگر چه شعر در آبست، از چه روی
(مصرع) به چشم خویش فرو میبرم سرشک جدا
(مصرع) نگاه کن که چه سان می رود به هر چشمی
(مصرع) به هر چه مینگرم ، در تو نیست یکتایی
(مصرع) نه آشنایی من ، بی تو تا به حال افتاد
(مصرع) که بی تو زیستنم در فراق شیداییکلیدواژههای مرا
(مصرع) چو بی تو نیست به پایان رسد سخن به چه رو
(مصرع) هزار بوسه زنم بر لب اسیر وفا
(مصرع) اگر چه شعر در آبست، از چه روی
(مصرع) به چشم خویش فرو میبرم سرشک جدا
(مصرع) نگاه کن که چه سان می رود به هر چشمی
(مصرع) به هر چه مینگرم ، در تو نیست یکتایی
(مصرع) نه آشنایی من ، بی تو تا به حال افتاد
(مصرع) که بی تو زیستنم در فراق شیداییکلیدواژههای مرا
(مصرع) چو بی تو نیست به پایان رسد سخن به چه رو
(مصرع) هزار بوسه زنم بر لب اسیر وفا
(مصرع) اگر چه شعر در آبست، از چه روی
(مصرع) به چشم خویش فرو میبرم سرشک جدا
(مصرع) نگاه کن که چه سان می رود به هر چشمی
(مصرع) به هر چه مینگرم ، در تو نیست یکتایی
(مصرع) نه آشنایی من ، بی تو تا به حال افتاد
(مصرع) که بی تو زیستنم در فراق شیداییکلیدواژههای مرا
(مصرع) چو بی تو نیست به پایان رسد سخن به چه رو
(مصرع) هزار بوسه زنم بر لب اسیر وفا
(مصرع) اگر چه شعر در آبست، از چه روی
(مصرع) به چشم خویش فرو میبرم سرشک جدا
(مصرع) نگاه کن که چه سان می رود به هر چشمی
(مصرع) به هر چه مینگرم ، در تو نیست یکتایی
(مصرع) نه آشنایی من ، بی تو تا به حال افتاد
(مصرع) که بی تو زیستنم در فراق شیداییکلیدواژههای مرا
(مصرع) چو بی تو نیست به پایان رسد سخن به چه رو
(مصرع) هزار بوسه زنم بر لب اسیر وفا
(مصرع) اگر چه شعر در آبست، از چه روی
(مصرع) به چشم خویش فرو میبرم سرشک جدا
(مصرع) نگاه کن که چه سان می رود به هر چشمی
(مصرع) به هر چه مینگرم ، در تو نیست یکتایی
(مصرع) نه آشنایی من ، بی تو تا به حال افتاد
(مصرع) که بی تو زیستنم در فراق شیداییکلیدواژههای مرا
(مصرع) چو بی تو نیست به پایان رسد سخن به چه رو
(مصرع) هزار بوسه زنم بر لب اسیر وفا
(مصرع) اگر چه شعر در آبست، از چه روی
(مصرع) به چشم خویش فرو میبرم سرشک جدا
(مصرع) نگاه کن که چه سان می رود به هر چشمی
(مصرع) به هر چه مینگرم ، در تو نیست یکتایی
(مصرع) نه آشنایی من ، بی تو تا به حال افتاد
(مصرع) که بی تو زیستنم در فراق شیداییکلیدواژههای مرا
(مصرع) چو بی تو نیست به پایان رسد سخن به چه رو
(مصرع) هزار بوسه زنم بر لب اسیر وفا
(مصرع) اگر چه شعر در آبست، از چه روی
(مصرع) به چشم خویش فرو میبرم سرشک جدا
(مصرع) نگاه کن که چه سان می رود به هر چشمی
(مصرع) به هر چه مینگرم ، در تو نیست یکتایی
(مصرع) نه آشنایی من ، بی تو تا به حال افتاد
(مصرع) که بی تو زیستنم در فراق شیداییکلیدواژههای مرا
(مصرع) چو بی تو نیست به پایان رسد سخن به چه رو
(مصرع) هزار بوسه زنم بر لب اسیر وفا
(مصرع) اگر چه شعر در آبست، از چه روی
(مصرع) به چشم خویش فرو میبرم سرشک جدا
(مصرع) نگاه کن که چه سان می رود به هر چشمی
(مصرع) به هر چه مینگرم ، در تو نیست یکتایی
(مصرع) نه آشنایی من ، بی تو تا به حال افتاد
(مصرع) که بی تو زیستنم در فراق شیداییکلیدواژههای مرا
(مصرع) چو بی تو نیست به پایان رسد سخن به چه رو
(مصرع) هزار بوسه زنم بر لب اسیر وفا
(مصرع) اگر چه شعر در آبست، از چه روی
(مصرع) به چشم خویش فرو میبرم سرشک جدا
(مصرع) نگاه کن که چه سان می رود به هر چشمی
(مصرع) به هر چه مینگرم ، در تو نیست یکتایی
(مصرع) نه آشنایی من ، بی تو تا به حال افتاد
(مصرع) که بی تو زیستنم در فراق شیداییکلیدواژههای مرا
(مصرع) چو بی تو نیست به پایان رسد سخن به چه رو
(مصرع) هزار بوسه زنم بر لب اسیر وفا
(مصرع) اگر چه شعر در آبست، از چه روی
(مصرع) به چشم خویش فرو میبرم سرشک جدا
(مصرع) نگاه کن که چه سان می رود به هر چشمی
(مصرع) به هر چه مینگرم ، در تو نیست یکتایی
(مصرع) نه آشنایی من ، بی تو تا به حال افتاد
(مصرع) که بی تو زیستنم در فراق شیداییکلیدواژههای مرا
(مصرع) چو بی تو نیست به پایان رسد سخن به چه رو
(مصرع) هزار بوسه زنم بر لب اسیر وفا
(مصرع) اگر چه شعر در آبست، از چه روی
(مصرع) به چشم خویش فرو میبرم سرشک جدا
(مصرع) نگاه کن که چه سان می رود به هر چشمی
(مصرع) به هر چه مینگرم ، در تو نیست یکتایی
(مصرع) نه آشنایی من ، بی تو تا به حال افتاد
(مصرع) که بی تو زیستنم در فراق شیداییکلیدواژههای مرا
(مصرع) چو بی تو نیست به پایان رسد سخن به چه رو
(مصرع) هزار بوسه زنم بر لب اسیر وفا
(مصرع) اگر چه شعر در آبست، از چه روی
(مصرع) به چشم خویش فرو میبرم سرشک جدا
(مصرع) نگاه کن که چه سان می رود به هر چشمی
(مصرع) به هر چه مینگرم ، در تو نیست یکتایی
(مصرع) نه آشنایی من ، بی تو تا به حال افتاد
(مصرع) که بی تو زیستنم در فراق شیداییکلیدواژههای مرا
(مصرع) چو بی تو نیست به پایان رسد سخن به چه رو
(مصرع) هزار بوسه زنم بر لب اسیر وفا
(مصرع) اگر چه شعر در آبست، از چه روی
(مصرع) به چشم خویش فرو میبرم سرشک جدا
(مصرع) نگاه کن که چه سان می رود به هر چشمی
(مصرع) به هر چه مینگرم ، در تو نیست یکتایی
(مصرع) نه آشنایی من ، بی تو تا به حال افتاد
(مصرع) که بی تو زیستنم در فراق شیداییکلیدواژههای مرا
(مصرع) چو بی تو نیست به پایان رسد سخن به چه رو
(مصرع) هزار بوسه زنم بر لب اسیر وفا
(مصرع) اگر چه شعر در آبست، از چه روی
(مصرع) به چشم خویش فرو میبرم سرشک جدا
(مصرع) نگاه کن که چه سان می رود به هر چشمی
(مصرع) به هر چه مینگرم ، در تو نیست یکتایی
(مصرع) نه آشنایی من ، بی تو تا به حال افتاد
(مصرع) که بی تو زیستنم در فراق شیدایی
ای که راه در به این ره
(مصرع) بر او بستهاند راه به منزل
(مصرع) این ره عالم است و بر وی فرض
(مصرع) این ره عالم است و بر وی فرض
(مصرع) ره در آن عالم ار توانی کرد
(مصرع) به از این ره برو توانی خورد
(مصرع) هر که را این ره از پی کاری است
(مصرع) در گرفتاریش گرفتاری است
(مصرع) هر که او پیش از آنکه درگذرد
(مصرع) نفس خود را به نفس باز خرد
(مصرع) این ره راه آدمی زادیست
(مصرع) نفس او آدمی ز بیدادیست
(مصرع) گر ز معنی شوی تو آدمزاد
(مصرع) پای بیرون نهی ز عرض فساد
(مصرع) ور ز صورت ره حقیقت و دین
(مصرع) بر تو تابد به علم حق چندین
(مصرع) علم او از کتاب یزدانست
(مصرع) زانکه او هم فرشته هم جانست
(مصرع) گر تو زین عالم ای فرشته خصال
(مصرع) روی دل بر مثال آب زلال
(مصرع) از پی آن همی رود تا حشر
(مصرع) که شود کار آخرت تو درسر
(مصرع) از پی این جهان و آن جهان تو
(مصرع) که یکی ذره نیست جان تو را
(مصرع) جان تو تشنه معانی تست
(مصرع) جان تو خازن معانی تست
(مصرع) روح تو طوطی شکر شکنست
(مصرع) زانکه روح تو مرغای که راه در به این ره
(مصرع) بر او بستهاند راه به منزل
(مصرع) این ره عالم است و بر وی فرض
(مصرع) این ره عالم است و بر وی فرض
(مصرع) ره در آن عالم ار توانی کرد
(مصرع) به از این ره برو توانی خورد
(مصرع) هر که را این ره از پی کاری است
(مصرع) در گرفتاریش گرفتاری است
(مصرع) هر که او پیش از آنکه درگذرد
(مصرع) نفس خود را به نفس باز خرد
(مصرع) این ره راه آدمی زادیست
(مصرع) نفس او آدمی ز بیدادیست
(مصرع) گر ز معنی شوی تو آدمزاد
(مصرع) پای بیرون نهی ز عرض فساد
(مصرع) ور ز صورت ره حقیقت و دین
(مصرع) بر تو تابد به علم حق چندین
(مصرع) علم او از کتاب یزدانست
(مصرع) زانکه او هم فرشته هم جانست
(مصرع) گر تو زین عالم ای فرشته خصال
(مصرع) روی دل بر مثال آب زلال
(مصرع) از پی آن همی رود تا حشر
(مصرع) که شود کار آخرت تو درسر
(مصرع) از پی این جهان و آن جهان تو
(مصرع) که یکی ذره نیست جان تو را
(مصرع) جان تو تشنه معانی تست
(مصرع) جان تو خازن معانی تست
(مصرع) روح تو طوطی شکر شکنست
(مصرع) زانکه روح تو مرغای که راه در به این ره
(مصرع) بر او بستهاند راه به منزل
(مصرع) این ره عالم است و بر وی فرض
(مصرع) این ره عالم است و بر وی فرض
(مصرع) ره در آن عالم ار توانی کرد
(مصرع) به از این ره برو توانی خورد
(مصرع) هر که را این ره از پی کاری است
(مصرع) در گرفتاریش گرفتاری است
(مصرع) هر که او پیش از آنکه درگذرد
(مصرع) نفس خود را به نفس باز خرد
(مصرع) این ره راه آدمی زادیست
(مصرع) نفس او آدمی ز بیدادیست
(مصرع) گر ز معنی شوی تو آدمزاد
(مصرع) پای بیرون نهی ز عرض فساد
(مصرع) ور ز صورت ره حقیقت و دین
(مصرع) بر تو تابد به علم حق چندین
(مصرع) علم او از کتاب یزدانست
(مصرع) زانکه او هم فرشته هم جانست
(مصرع) گر تو زین عالم ای فرشته خصال
(مصرع) روی دل بر مثال آب زلال
(مصرع) از پی آن همی رود تا حشر
(مصرع) که شود کار آخرت تو درسر
(مصرع) از پی این جهان و آن جهان تو
(مصرع) که یکی ذره نیست جان تو را
(مصرع) جان تو تشنه معانی تست
(مصرع) جان تو خازن معانی تست
(مصرع) روح تو طوطی شکر شکنست
(مصرع) زانکه روح تو مرغای که راه در به این ره
(مصرع) بر او بستهاند راه به منزل
(مصرع) این ره عالم است و بر وی فرض
(مصرع) این ره عالم است و بر وی فرض
(مصرع) ره در آن عالم ار توانی کرد
(مصرع) به از این ره برو توانی خورد
(مصرع) هر که را این ره از پی کاری است
(مصرع) در گرفتاریش گرفتاری است
(مصرع) هر که او پیش از آنکه درگذرد
(مصرع) نفس خود را به نفس باز خرد
(مصرع) این ره راه آدمی زادیست
(مصرع) نفس او آدمی ز بیدادیست
(مصرع) گر ز معنی شوی تو آدمزاد
(مصرع) پای بیرون نهی ز عرض فساد
(مصرع) ور ز صورت ره حقیقت و دین
(مصرع) بر تو تابد به علم حق چندین
(مصرع) علم او از کتاب یزدانست
(مصرع) زانکه او هم فرشته هم جانست
(مصرع) گر تو زین عالم ای فرشته خصال
(مصرع) روی دل بر مثال آب زلال
(مصرع) از پی آن همی رود تا حشر
(مصرع) که شود کار آخرت تو درسر
(مصرع) از پی این جهان و آن جهان تو
(مصرع) که یکی ذره نیست جان تو را
(مصرع) جان تو تشنه معانی تست
(مصرع) جان تو خازن معانی تست
(مصرع) روح تو طوطی شکر شکنست
(مصرع) زانکه روح تو مرغای که راه در به این ره
(مصرع) بر او بستهاند راه به منزل
(مصرع) این ره عالم است و بر وی فرض
(مصرع) این ره عالم است و بر وی فرض
(مصرع) ره در آن عالم ار توانی کرد
(مصرع) به از این ره برو توانی خورد
(مصرع) هر که را این ره از پی کاری است
(مصرع) در گرفتاریش گرفتاری است
(مصرع) هر که او پیش از آنکه درگذرد
(مصرع) نفس خود را به نفس باز خرد
(مصرع) این ره راه آدمی زادیست
(مصرع) نفس او آدمی ز بیدادیست
(مصرع) گر ز معنی شوی تو آدمزاد
(مصرع) پای بیرون نهی ز عرض فساد
(مصرع) ور ز صورت ره حقیقت و دین
(مصرع) بر تو تابد به علم حق چندین
(مصرع) علم او از کتاب یزدانست
(مصرع) زانکه او هم فرشته هم جانست
(مصرع) گر تو زین عالم ای فرشته خصال
(مصرع) روی دل بر مثال آب زلال
(مصرع) از پی آن همی رود تا حشر
(مصرع) که شود کار آخرت تو درسر
(مصرع) از پی این جهان و آن جهان تو
(مصرع) که یکی ذره نیست جان تو را
(مصرع) جان تو تشنه معانی تست
(مصرع) جان تو خازن معانی تست
(مصرع) روح تو طوطی شکر شکنست
(مصرع) زانکه روح تو مرغای که راه در به این ره
(مصرع) بر او بستهاند راه به منزل
(مصرع) این ره عالم است و بر وی فرض
(مصرع) این ره عالم است و بر وی فرض
(مصرع) ره در آن عالم ار توانی کرد
(مصرع) به از این ره برو توانی خورد
(مصرع) هر که را این ره از پی کاری است
(مصرع) در گرفتاریش گرفتاری است
(مصرع) هر که او پیش از آنکه درگذرد
(مصرع) نفس خود را به نفس باز خرد
(مصرع) این ره راه آدمی زادیست
(مصرع) نفس او آدمی ز بیدادیست
(مصرع) گر ز معنی شوی تو آدمزاد
(مصرع) پای بیرون نهی ز عرض فساد
(مصرع) ور ز صورت ره حقیقت و دین
(مصرع) بر تو تابد به علم حق چندین
(مصرع) علم او از کتاب یزدانست
(مصرع) زانکه او هم فرشته هم جانست
(مصرع) گر تو زین عالم ای فرشته خصال
(مصرع) روی دل بر مثال آب زلال
(مصرع) از پی آن همی رود تا حشر
(مصرع) که شود کار آخرت تو درسر
(مصرع) از پی این جهان و آن جهان تو
(مصرع) که یکی ذره نیست جان تو را
(مصرع) جان تو تشنه معانی تست
(مصرع) جان تو خازن معانی تست
(مصرع) روح تو طوطی شکر شکنست
(مصرع) زانکه روح تو مرغای که راه در به این ره
(مصرع) بر او بستهاند راه به منزل
(مصرع) این ره عالم است و بر وی فرض
(مصرع) این ره عالم است و بر وی فرض
(مصرع) ره در آن عالم ار توانی کرد
(مصرع) به از این ره برو توانی خورد
(مصرع) هر که را این ره از پی کاری است
(مصرع) در گرفتاریش گرفتاری است
(مصرع) هر که او پیش از آنکه درگذرد
(مصرع) نفس خود را به نفس باز خرد
(مصرع) این ره راه آدمی زادیست
(مصرع) نفس او آدمی ز بیدادیست
(مصرع) گر ز معنی شوی تو آدمزاد
(مصرع) پای بیرون نهی ز عرض فساد
(مصرع) ور ز صورت ره حقیقت و دین
(مصرع) بر تو تابد به علم حق چندین
(مصرع) علم او از کتاب یزدانست
(مصرع) زانکه او هم فرشته هم جانست
(مصرع) گر تو زین عالم ای فرشته خصال
(مصرع) روی دل بر مثال آب زلال
(مصرع) از پی آن همی رود تا حشر
(مصرع) که شود کار آخرت تو درسر
(مصرع) از پی این جهان و آن جهان تو
(مصرع) که یکی ذره نیست جان تو را
(مصرع) جان تو تشنه معانی تست
(مصرع) جان تو خازن معانی تست
(مصرع) روح تو طوطی شکر شکنست
(مصرع) زانکه روح تو مرغای که راه در به این ره
(مصرع) بر او بستهاند راه به منزل
(مصرع) این ره عالم است و بر وی فرض
(مصرع) این ره عالم است و بر وی فرض
(مصرع) ره در آن عالم ار توانی کرد
(مصرع) به از این ره برو توانی خورد
(مصرع) هر که را این ره از پی کاری است
(مصرع) در گرفتاریش گرفتاری است
(مصرع) هر که او پیش از آنکه درگذرد
(مصرع) نفس خود را به نفس باز خرد
(مصرع) این ره راه آدمی زادیست
(مصرع) نفس او آدمی ز بیدادیست
(مصرع) گر ز معنی شوی تو آدمزاد
(مصرع) پای بیرون نهی ز عرض فساد
(مصرع) ور ز صورت ره حقیقت و دین
(مصرع) بر تو تابد به علم حق چندین
(مصرع) علم او از کتاب یزدانست
(مصرع) زانکه او هم فرشته هم جانست
(مصرع) گر تو زین عالم ای فرشته خصال
(مصرع) روی دل بر مثال آب زلال
(مصرع) از پی آن همی رود تا حشر
(مصرع) که شود کار آخرت تو درسر
(مصرع) از پی این جهان و آن جهان تو
(مصرع) که یکی ذره نیست جان تو را
(مصرع) جان تو تشنه معانی تست
(مصرع) جان تو خازن معانی تست
(مصرع) روح تو طوطی شکر شکنست
(مصرع) زانکه روح تو مرغ
Login to write a write a comment.
I suggest this diff against develop to implement the Steinhaus-Johnson-Trotter algorithm that generates the permutations of a list using only transpositions of two elements of the list. The algorithm can be selected upon initialization with the parameter of the same name, defaults to "lex" which is the current algorithm.
Since the
Permutation
class is a bit weird and creates a new list and a new object on every iteration, I had to tweak a bit the parameters in input to the class__init__
method addingalgorithm
: this one is fine, it allows to choose which algorithm to use to generate the permutationsdirections
: this one is meant to keep track of the internal state specific to the SJT algorithm. To find the two elements to transpose for the next permutation, we need to find elements according to some conditions regarding each of their direction. Since thePermutation
class creates a new object at each iteration, I tried to find the best way to pass on the internal state to the new object. Maybe the internal state can be directly computed from the list, I haven't checked. Because of this dependency on the internal state, only the identity permutation can be used when initializing aPermutation
object withalgorithm='sjt'
(see examples from doc). I am aware that adding an extra optional parameter to the object construction might not be the best option thus I will gladly take your feedback and opinions.I haven't implemented the
prev()
method. I think it should be done if this is accepted.📝 Checklist
⌛ Dependencies